ستون
چگونگی ساخت ستون (مقاطع مرکب)
ستونها ممکن است بر حسب نیاز با ترکیب و اتصالات متنوع از انواع پروفیلهای مختلف ساخته شوند. اما رایجترین اتصال برای ساخت ستونها سه نوع است

اتصال دو پروفیل به یکدیگر به طریقه دوبله کردن: ابتدا دو تیرآهن را در کنار یکدیگر و بر روی سطح صاف به هم چسبیده گردند؛ سپس دو سر و وسط ستون را جوش داده و ستون برگردانده شده و مانند قبل جوشکاری صورت میگیرد؛ آن گاه ستون معکوس و در قسمت وسط، جوشکاری میشود. همین کار را در سوی دیگر ستون انجام میدهند و به ترتیب جوشکاری ادامه مییابد تا جوش مورد نیاز ستون تامین گردد. این شیوه جوشکاری برای جلوگیری از پیچش ستون در اثر حرارت زیاد جوشکازی ممتد میباشد. در صورتیکه در سرتاسر ستون به جوش نیازی نباشد، دست کم جوشها باید به این ترتیب اجرا گردد:
الف) حداکثر فاصله بین طولهای جوش در طول ستون به صورت غیر ممتد از ۶۰ سانتیمتر تجاوز نکند.
ب) طول جوش ابتدایی و انتهایی ستون باید برابر بزرگترین عرض مقطع باشد و به طور یکسره انجام گیرد.
ج) طول موثر هر قطعه از جوش منقطع نباید از ۴ برابر بعد جوش یا ۴۰ میلیمتر کمتر باشد.
د) تماس میان بدنه دو پروفیل نباید از یک شکاف ۵/۱ میلیمتری بیشتر، اما از ۶ میلیمتر کمتر باسد؛ ضمنا بررسیهای فنی نشان دهد مه مساحت کافی برای تماس وجود ندارد؛ در آن صورت، این بادخور باید با مصالح پر کننده مناسب شامل تیغههای فولادی با ضخامت ثابت پر شود.
۲- اتصال دو پروفیل با یک ورق سراسری روی بالها: در مقاطع مرکبی که ورق اتصال بر روی دو نیمرخ متصل میشود تا مقاطع مرکب تشکیل بدهد؛ فاصله جوشهای مقطع (غیر ممتد) که ورق را به نیمرخها متصل میکند، نباید از ۳۰ سانتیمتر بیشتر شود. اندازه حداکثر فاصله فوقالذکر در مورد فولاد معمولی به صورت t22 که t در آن ضخامت ورق است در میآید.
۳- اتصال دو پروفیل با بستهای فلزی (تسمه): متداولترین نوع ستون در ایران ستونهای مرکبی است که دو تیرآهن به فاصله معین از یکدیگر قرار میگیرد و قیدهای افقی یا چپ و راست این دو نیمرخ را به هم متصل میکند؛ البته بستهای چپ و راست که شکلهای مثلثی را به وجود میآورند، دارای مقاومت بهتری نسبت به قیدهای موازی میباشند. در مورد اینگونه ستونها، بویژه ستون با قید موازی مسائل زیر را بایستی رعایت کرد:
الف) ابعاد بست (وصله) افقی ستون کمتر از این مقادیر نباشد:
L: طول وصله حداقل به فاصله مرکز تا مرکز دو نیمرخ باشد.
B: عرض وصله از ۴۲ درصد طول آن کمتر نباشد.
T: ضخامت وصله از ۳۵/۱ طول آن کمتر نباشد.
ب) در اطراف کلیه وصلهها و در سطح تماس با بال نیمرخها عمل جوشکاری انجام گیرد (مجموع طول خط جوش در هر طرف صفحه نباید از طول صفحه کمتر شود).
ج) فاصله قیدها و ابعاد آن بر اساس محاسبات فنی تعیین میشود.
د) در قسمت انتهایی ستون، باید حتما از ورق با طول حداقل برابر عرض ستون استفاده کرد تا علاوه بر تقویت پایه، محل مناسبی برای اتصال بادبندها به ستون به وجود آید.
ه) در محل اتصال تیر یا پل به ستون لازم است قبلا ورق تقویتی به ابعاد کافی روی بالهای ستون جوش شده باشد.
روش نصب نبشی بر روی کف ستونها (بیس پلیت) برای استقرار ستون هنگام محاسبه ابعاد کف ستونها باید حداقل فاصله میله مهاری از لبه کف ستون و محل جاگذاری نبشی با ضخامت جوش لازم برای نگه داشتن ستون، همچنین ضخامت پلیت انتهایی ستون و ابعاد ستون را با دقت بررسی کرد؛ سپس با توجه به موارد یاد شده، به نصب نبشی و استقرار ستون به این صورت اقدام نمود. بر روی بیس پلیتها محل کف ستون و محل آکس را کنترل میکنیم؛ سپس نبشیهای اتصال را به صورت عمود برهم بر روی بیس پلیت جوش داده، آنگاه ستون را مستقر و اقدام به نصب دگر نبشیهای لازم کرده و آنها را به بیس پلیت جوش میدهیم. از مزایای عمود برهم بودن دو نبشی روی بیس پلیت علاوه بر سرعت عمل و استقرار بهتر به علت تماس مستقیم ستون به بال نبشی، اتصال جوشکاری به گونهای درست تر و اصولی تر صورت میگیرد. روشن است که قبل از جوشکاری باید ستونها را هم محور و قائم نموده و عمود بودن در دو جهت کنترل گردد. پس از نصب ستونها با توجه به ارتفاع ستون و آزاد بودن سر ستون ممکن است تا زمان نصب پلها، ستونها در اثر شدت باد و وزن خود حرکتهایی داشته باشند که احتمالا تاثیر نا مطلوب و ایجاد ضعف در جوشکاری و اتصالات کف ستونها خواهد داشت. به این سبب، باید پس از نصب، فورا به مهاربندی موقت ستونها به وسیله میلگرد یا نبشی بصورت ضربدری اقدام کرد.
طویل کردن ستونها
سازهای فلزی را اغلب در چندین طبقه احداث میکنند، طول پروفیلها برای ساخت ستون محدود است. با در نظر گرفتن بار وارده و دهانه بین ستونها و نحوه قرار گرفتن ستونهای کناری، مقاطع مختلفی برای ساخت ستونها به دست می اید. ممکن است در هر طبقه، ابعاد مقطع ستون با طبقه دیگر تفاوت داشته باشد؛ بنابراین، باید اتصال مقاطع با ابعاد مختلف برای طویل کردن با دقت زیادی انجام شود. محل مناسب برای وصله ستونها به هنگام طویل کردن آنها حداقل در ازتفاع ۴۵ تا ۶۰ سانتیمتر بالاتر از کف هر طبقه یا ۶/۱ ارتفاع طبقه میباشد. این ارتفاع اندازه حداقلی است که از نظر دسترسی به محل اجرای جوش و نصب اتصالات مورد نیاز برای ادامه ستون یا اتصال بادبند لازم است.
نحوه طویل کردن ستونها
ابتدا سطح تماس دو ستون را به خوبی گونیا میکنند و با سنگ زدن صاف مینمایند تا کاملا در تماس با یکدیگر یا صفحه وصله قرار گیرد. در صورتی که پروفیل دو ستون یکسان نباسد، باید اختلاف دو نمره ستون را با گذاردن صفحات لقمه (همسو کننده) بر ستون فوقانی را پر نمود؛ سپس صفحه وصله را نصب کرد و جوش لازم لازم را انجام داد. اگر ابعاد مقطع دو نیمرخ که به یکدیگر متصل میشوند، تفاوت زیاد داشته باشند، به طوری که قسمت بزرگی از سطح آن دو در تماس با یکدیگر قرار نگیرد، در این صورت باید یک صفحه تقسیم فشار افقی بین دو نیمرخ به کار برد. این صفحه معمولا باید ضخیم انتخاب شود تا بتواند بدون تغییر شکل زیاد، عمل تقسیم فشار را انجام دهد. کلیه ابعاد و ضخامت صفحه و مقدار جوش لازم را باید طبق محاسبه و بر اساس نقشههای اجرایی انجام داد.
ستونها با مقاطع دایرهای
معمولا مقاطع لولهای (دایرهای) از قطر ۲ تا ۱۲ اینچ برای ستونها بیشتر مورد استفاده قرار میگیرند. مقطع لوله در مواقعی که بوسیله اتصال جوش باشد، آسانتر به کار میرود. کاربرد لوله بیشتر در پایههای بعضی منابع هوایی، دکلهای مختلف و خرپاهای سبک است. این مقطعها به طور کلی مقاومترند برای اینکه ممان انرسی انها در تمام جهات یکسان است. با تغییر ضخامت مقاطع لولهای میتوان اینرسیهای مختلف را به دستآورد.
طراحی اعضای خمشی
تنش مجاز برای اعضای خمشی بدون نیروی فشاری مطابق زیر است
الف) برای بالها.
ب) برای اعضای جان ساخته شده از میلگرد و یا مقاطع غیر میلگرد.
د) برای ورقهای نشیمن.
طراحی اعضای فشاری – خمشی
در صورتیکه فاصله بین گرهها مساوی ویا بیشتر از ۶۰ سانتیمتر باشد، اعضای فوقانی تیرچهها باید به نحوی طراحی شوند که رابطه زیر در گرهها برقرار شود و همچنین باید رابطه زیر دربین دو گره برقرارگردد:
برای اعضای میانی تیرچهها
برای اعضای کناری تیرچهها
Fe تنش مجاز اولر و L فاصله بین گرهها میباشد.
محدودیتهای لاغری اعضا
ضریب لاغری(L/r) در اعضای میانی وکناری بالها، همچنین در اعضا ی فشاری وکششی جان تیرچه نباید از مقادیر زیر تجاوز نماید:
در اعضای میانی بال فوقانی ۹۰
در اعضای کناری بال فوقانی ۱۲۰
در اعضای فشاری جان ۲۰۰
دراعضای کششی ۲۴۰
ضوابط ویژه اعضای جان تیرچهها (کنترل برش)
حداقل نیروی برشی قائم که برای اعضاء باید در نظر گرفته شود. نباید از ۲۵ درصد عکس العمل تکیه گاهی کمتر باشد.
در مواردیکه اعضای جان تیرچهها تحت اثر ترکیب تنشهای فشاری وخمشی قرار گیرند. باید بر اساس ضوابط اعضای فشاری – خمشی طراحی گردند. در حالتی که خمش در این اعضا، موجب انحنای دو طرفه آنها گردد، ضریب Cm معادل ۰٫۴ در نظر گرفته میشود.
مقاومت جوش
اتصالات جوش اعضا باید بتواند حداقل دوبرابر بار طراحی تیرچهها را تحمل نماید.
وصله
اتصال دوپروفیل بصورت وصله درهر نقطه ازبال مجاز است. وصله بصورت جوش سربه سر در اعضای کششی باید بتواند حداقل مقاومتی معادل 1.14Fy.A را از خود نشان دهد که درآن A کل سطح مقطع عضو وصله شده میباشد.
۲-طراحی مرحله دوم بعد از گرفتن بتن:
در این مرحله مقطع مرکب شامل تیرچه فولادی وبتن باید تلاشهای ناشی ازتمام بارهای وارده به سقف (قبل و بعد از گرفتن بتن) راتحمل کند .
اسکلت فولادی
اسکلت فولادی یا قاب فولادی اصطلاحی است که در ساختمانسازی به کار میرود. ساختمانهایی با اسکلت فولادی، از ستونهای عمودی و تیرهای I-شکل افقی که به شکل شبکههای مستطیلی به هم وصل شدهاند، تشکیل گردیدهاند. این شبکهٔ مستطیل-شکل، وظیفهٔ نگهداری طبقات، سقفها و دیوارهایی را که به اسکلت ساختمان وصل شدهاند، برعهده دارد. توسعهٔ این فناوری، امکان ساخت آسمانخراشها را فراهم کردهاست.
مفهوم کلی
پروفیل یا نیمرخ یا سطح مقطع یک ستون فولادی نورد شده، مانند حرف H در زبان انگلیسی است. جهت فراهم کردن مقاومت مناسب در برابر تنشهای فشاری، فلنجهای ستونها دارای ضخامت و گستردگی بیشتری نسبت به فلنجهای تیرها است. فولادهایی با مقاطع مربعی و دایرهای توخالی نیز به طور معمول جهت پر شدن توسط خمیر بتن استفاده می شوند. تیرهای فولادی توسط پیچ و مهره و سایر اتصالات به ستونها وصل می شوند. در گذشته نیز از پرچ برای اتصال استفاده می شد. به دلیل بیشتر بودن لنگر خمشی در تیرها، معمولا جان مقطع فولادی تیرهای I-شکل دارای عرض بیشتری نسبت به جان ستونها است.
از عرشههای فولادی، می توان به عنوان قالبهای راهراه در زیر لایهٔ ضخیمی از بتن مسلح، برای پوشش قسمت بالایی قاب فولادی استفاده کرد. استفاده از قطعات بتنی پیشساخته نیز روش متداول دیگری است. معمولا در آخرین طبقهٔ ساختمانهای تجاری، از فضای خالی بین سطح بیرونی و قطعات سازهای کف طبقه به عنوان محلی برای کابلها و یا کانالهای هوا استفاده می شود.
اسکلت ساختمان باید از نفوذ حرارت بالا محافظت شود. زیرا نرم شدن فولاد در دمای زیاد، می تواند موجب فروپاشیدن ساختمان گردد. در ستونها می توان با پوشانده شدن توسط مواد مقاومی در برابر آتش همچون مصالح بنایی، بتن و یا لایهٔ گچی این مشکل را برطرف کرد. تیرها را نیز می توان با بتن، لایهٔ گچی و یا اسپریهای مخصوص عایقکاری در برابر حرارت، پوشش داد. همچنین از پوششهای سقفی مقاوم در برابر آتش نیز می توان بهره برد.
لایهٔ بیرونی ساختمان با استفاده از تکنیکهای ساختوساز و یا سبکهای معماری مختلف به اسکلت ساختمان متصل می شود. از آجرها، سنگها، قطعات بتنی، شیشه، صفحات فلزی و رنگ، برای محافظت از فولاد در برابر تغییرات آبوهوایی استفاده می شوند.
در ایران
سازه فلزی با دیوار برشی فولادی: که وزن آهن آلات مصرفی در آن ۴۵تا۵۵ کیلوگرم برای هر مترمربع است که نسبت به سازههای متداول ۴۰ درصد کمتر است.
در این نوع ساختمان برای ساختن ستونها و تیر از پروفیل فولادی استفاده میشود. همچنین از نبشی تسمه و برای زیر ستون از ورقه فولادی استفاده مینمایند و معمولاً دو قطعه را به وسیله جوش به هم دیگر متصل مینمایند. سقف این نوع ساختمانها ممکن است تیرآهن و طاق ضربی باشد و یا از انواع سقفهای دیگر از قبیل تیرچه بلوک غیره استفاده میگردد.
برای پارتیشنها میتوان مانند ساختمانهای بتونی از انواع آجر و یا قطعات گچی و یا چوبی و سفالهایی تیغهای استفاده نمود. در هر حال جدا کنندهها میباید از مصالح سبک انتخاب شود. در بعضی کشورها بر خلاف کشور ما برای اتصال قطعات از جوش استفاده نکرده بلکه بیشتر از پرچ و یا پیچ و مهره استفاده مینمایند. البته برای ستونها نیز میتوان به جای تیرآهن از نبشی و یا ناودانی استفاده نمود.
بطور کلی منظور از ساختمان فلزی ساختمانی است که ستونها و تیرهای اصلی آن از پروفیلهای مختلف فلزی بوده و بار سقفها و دیوارها و جدا کنندهها (پارتیشنها) بوسیله تیرهای اصلی به ستون منتقل شده و وسیله ستونها به زمین منتقل گردد.
روشهای طراحی سازه های فولادی ساختمانی
ابعاد پروفیل های مورد استفاده در سازه های فلزی را می توان با یکی از روشهای زیر محاسبه کرد. از روشهای زیر دو روش تنش مجاز و روش حدی در مقررات ملی ساختمان مبحث ۱۰ ایران آورده شده است.
روش تنش مجاز
روش طرح پلاستیک
روش حالت حدی
تکیهگاه (سازه)
برای این که یک سازه، تحت تأثیر نیروهای خارجی حرکت نکند، باید توسط قیدهایی به محیط (زمین یا هر جسم دیگر) متصل گردد. به این قیدها، تکیهگاه (به انگلیسی: Support) میگویند.
تکیهگاهها بر حسب قیدی که در مقابل حرکت به وجود میآورند، به انواع زیر دستهبندی میشوند:
تکیهگاه مفصلی ثابت (لولایی)
تکیهگاه مفصلی ثابت یا تکیهگاه لولایی (به انگلیسی: Hinged Support) نوعی از تکیهگاهاست که از تغییر مکان نقطهٔ تکیهگاهی (در فضا و یا در صفحه) جلوگیری به عمل میآورد، ولی هیچ گونه مقاومتی در برابر دوران سازه، حول محورهای تکیهگاه ندارد. بنابر این چنانچه سازهای به این نوع تکیهگاه متکی باشد، در مقابل چرخش آن حول محورهای پایه، هیچ گونه لنگر واکنشی ایجاد نمیشود و به علت محدود شدن سه امتداد حرکت در فضا و دو امتداد حرکت در صفحه، درحالت کلی سه مؤلفهٔ واکنش تکیهگاهی در فضا و در حالت خاص دو مؤلفهٔ واکنش تکیهگاهی در صفحه ایجاد میشود.
تکیهگاه مفصلی متحرک (غلتکی)
تکیهگاه غلتکی (به انگلیسی: Roller Support) یا تکیهگاه مفصلی متحرک (به انگلیسی: Movable Support) کاملاً شبیه تکیهگاه لولایی است، با این تفاوت که نسبت به آن درجهٔ آزادی بیشتری دارد. این درجهٔ آزادی، همان حرکت پایه در امتداد حرکت غلتکهاست. در واقع در این نوع تکیهگاهها تنها یک امتداد حرکت محدود میشود و در نتیجه واکنش تکیهگاهی ایجاد شده، در امتدادی است که از حرکت پایه در آن امتداد جلوگیری شدهاست. این واکنش تکیهگاهی، عمود بر امتداد قابل حرکت تکیهگاهاست که از مرکز مفصل هم میگذرد.
تکیهگاه گیردار
در صفحه، تکیهگاه گیردار (به انگلیسی: Fixed Support) از حرکت نقطهٔ تکیهگاهی در امتداد محورهای x و y و همچنین از دوران جسم حول نقطهٔ تکیهگاهی جلوگیری میکند. بنابر این سه مؤلفهٔ واکنش تکیهگاهی در این نوع تکیهگاه ایجاد میشود.
تکیهگاه ارتجاعی (فنری)
در تکیهگاه ارتجاعی یا تکیهگاه فنری (به انگلیسی: Elastaic Support)، واکنشهای تکیهگاهی مؤثر به جسم، متناسب با سختی (قابلیت تغییر مکان و دوران) محیط تکیهگاهی در محل اتکا هستند. به عبارت دیگر اگر به جای تکیهگاه ساده، فنری با ضریب سختی K قرار داده شده و در محل اتکا تغییر مکانی برابر Δ در امتداد فنر ایجاد گردد، مقدار واکنش تکیهگاهی از رابطهٔ R=KΔ به دست میآید که در آن K ضریب ثابت فنر میباشد. به همین نحو اگر به جای تکیهگاه گیردار، سیستمی از فنرها با ضریب سختی K قرار داشته و چرخش و یا دوران معادل θ در محل اتکا ایجاد گردد، مقدار کوپل مقاوم، از رابطهٔ M=Kθ به دست خواهد آمد.
تکیهگاه رابط (میلهای)
تکیهگاه رابط یا تکیهگاه میلهای (به انگلیسی: Link Support)، نوعی تکیهگاهاست که از یک میله کوتاه که دو انتهای آن مفصل میباشد، تشکیل گردیدهاست. در نتیجه، واکنش تکیهگاه، نیرویی است که در امتداد محور میله باشد.
مهندسی سازه
مهندسی سازه (به انگلیسی: Structural engineering) بخشی از مهندسی عمران و مهندسی هوافضا است. در مهندسی عمران، مهندسی سازه در مورد ساختارهای انتقال بار از اجزاء یک ساختمان یا بنا به محل تکیهگاهی آن مانند پی سازه صحبت میکند.
اگر مهندسی سازه را متشکل از دو بخش تحلیل و طراحی بدانیم، سرسلسلهی روابط تحلیلی تئوری الاستیسیته و مرجع بخش طراحی استانداردها و قضاوتهای مهندسی است. درتئوری الاستیسیته از جبر تانسورها استفاده میشودو با استفاده از قانون هوک، دستگاه معادلات دیفرانسیل جزئی تعادل و سازگاری تشکیل میشوند. مشهورترین روش حل عددی این دستگاه معادلات، روشی است به نام اجزا محدود.
مهندسی سازه گرایشی از مهندسی است که با طراحی سیستمهای سازهای به هدف باربری و مقاومت در برابر نیروهای گوناگون وارد بر سازه سروکار دارد.
مهندسی سازه عمدتاً با طراحی ساختمانها و سازههای غیر ساختمانی سر و کار دارد و همچنین نقش ضروری در طراحی ماشین آلات در جاهایی که یکپارچگی سازهای بر روی ایمنی و اطمینان پذیری ماشین تأثیر دارد بازی میکند. ساختههای دست بشر، از مبلمان تا تجهیزات پزشکی، از خودرو و ... نیاز به حضور مهندس سازه دارد.
یک مهندس سازه باید در هنگام طرح یک سازه به دو مسئله توجه کند: مسئلهٔ اول بررسی مقاومت سازه در برابر بارها ی وارد بر سازه که شامل بارهای زنده، بار باد، برف، انسان، اشیا و بار مرده و بار زمین لرزه و... است که با طراحی سیستم باربر ومحاسبه و کنترل مقاومت کافی اعضای سازه در برابر این بارها است. مسئلهٔ دوم بررسی کارایی سازه است یعنی سازه باید فاقد مواردی مانند لرزش و تغییر شکلهای خارج از اندازهٔ مجاز آیین نامه باشد. زیرا این موارد در کاربری سازه مشکل زا هستند و باعث مشکلی مانند ترس در کاربران سازه و یا مواردی مانند ترک خوردن دیوارها و نازک کاریها میشوند.
تاریخچه مهندسی سازه
تاریخچه مهندسی سازه با آغاز یک جا نشینی بشر آغاز شد. اولین تاریخچه مدون مهندسی سازه با ساخت اهرام پلهای در مصر توسط آمون هوتپ، که اولین مهندسی که با نام شناخته میشود باز میگردد. در این دوره سازههای عظیمی چون اهرام در مصر، زیگورات چغازنبیل و پارسه (تخت جمشید) در ایران نام برد.
سازههای مهندسی سازه
پل، سد، پی، سازههای دریایی، خطوط لوله، نیروگاه، دیوارهای حائل و سازههای نگهبان، راه، تونل، آبرو
مهندسی سازه در ایران
در ایران گرایش سازه به عنوان زیر مجموعهٔ مهندسی عمران -عمران شناخته میشود.
مهندسی عمران
داوطلبان برای ورود به دورهٔ کارشناسی ارشد مورد سنجش قرار میگیرند. امکان ادامهٔ تحصیل در سطح کارشناسی ارشد و دکترا برای تمام کسانی که موفق به دریافت مدرک کارشناسی ولو از هر رشته ای هستند در دانشگاههای سراسری و آزاد وجود دارد:قوانین آموزش عالی کشور ایران
حداقل مدت زمان لازم برای اتمام این دوره 4ترم و حداکثر مجاز برای اتمام این دوره مطابق آئین نامه دوره کارشناسی ارشد3 سال میباشد.
در حال حاضر در مقطع کارشناسی ارشد مهندسی سازه در دانشگاههای ایران دروس زیر به تایید وزارت آموزش عالی رسیده است • استاتیک و مقاومت مصالح
تحلیل سازهها
طراحی سازههای فولادی
طراحی سازههای بتنی
مبانی مکانیک خاک
بارگذاری
تحلیل ماتریسی سازهها
ریاضیات عالی مهندسی
دینامیک سازهها
تئوری الاستیسیته و پلاستیسیته
روش اجزاء محدود
سمینار
پایان نامه تز
پایداری سازهها
سازههای فلزی پیشرفته
سازههای بتن آرمه پیشرفته:
چارت دروس کارشناسی ارشد ناپیوسته- سازه
دروس جبرانی (22 واحد)
استاتیک و مقاومت مصالح
تحلیل سازهها
طراحی سازههای فولادی
طراحی سازههای بتنی
مبانی مکانیک خاک
بارگذاری
تحلیل ماتریسی سازهها
دروس اصلی و تخصصی الزامی (15واحد)
ریاضیات عالی مهندسی
دینامیک سازهها
تئوری الاستیسیته و پلاستیسیته
روش اجزاء محدود
سمینار
پایان نامه تز
یکی از دروس زیر: (توضیح در شماره 3)
پایداری سازهها
سازههای فلزی پیشرفته
سازههای بتن آرمه پیشرفته
دروس تخصصی اختیاری (9واحد)
پایداری سازهها، سازههای فلزی پیشرفته، سازههای بتن آرمه پیشرفته، مهندسی زلزله، اصول طراحی سازههای دریایی، طراحی غیر ارتجاعی سازهها، بتن پیش تنیده، اثر زلزله بر سازههای ویژه، طراحی ساختمانها در برابر زلزله، بهینه سازی در مهندسی عمران، تئوری صفحات و پوستهها، سدهای بتنی، نگهداری و ترمیم سازهها، آزمایشگاه سازه، مهندسی پل، تئوری پلاستیسیته، سازههای فضایی، تکنولوژی عالی بتن، ایمنی در سازهها، مهندسی پی پیشرفته، طراحی هیدرولیکی سازهها، اندرکنش خاک و سازه، دینامیک خاک، اندکنش سازه و آب، بهسازی سازههای آسیب دیده در زلزله .
مهندس سازه
مهندس سازه(به انگلیسی: Structural engineer)، وظیفه تحلیل، طراحی، برنامهریزی و پژوهش دربارهٔ اجزاء و سیستمهای سازهای را برعهده دارد تا به اهدافی همچون تضمین امنیت و آسایش کاربران وساکنان دست یابد. وظایف مهندس سازه، در حوزهٔ ایمنی، فنی، اقتصادی و محیط زیست بوده و ممکن است شامل عوامل زیباییشناسی و اجتماعی نیز باشد.
امور مربوط به مهندسی سازه معمولاً در حوزهٔ مهندسی عمران نیز مطرح است. هماکنون در ایالات متحده، مهندسان سازه، دارای مجوز مهندسی عمران هستند، البته این شرایط، در ایالتهای مختلف متفاوت است. در بریتانیا، بیشتر مهندسان سازه در صنعت ساختمان اکثراً عضو مؤسسهٔ مهندسان سازه هستند تا مؤسسهٔ مهندسان عمران.
معمولاً سازههایی از قبیل ساختمانها، برجها، استادیومها و پلها توسط مهندسان سازه طراحی میشوند. سازههای دیگری نیز همچون سکوهای نفتی، ماهوارههای فضایی، هواپیماها و کشتیها ممکن است توسط مهندس سازه طراحی شود. بیشتر مهندسان سازه، در زمینههای صنعت ساخت و ساز، مشغول هستند. اگرچه برخی از آنها در صنایع هوافضا، خودروسازی و کشتیسازی نیز کار میکنند. در صنعت ساخت و ساز نیز با همکاری معماران، مهندسان عمران، مکانیک، برق، نقشهبردارها و مدیران ساخت و ساز کار میکنند.
مهندسان سازه تضمین میکنند که ساختمانها یا پلها به حدی محکم و پایدار ساخته شدهاند که میتوانند بارهای سازهای متداول (همچون گرانش زمین، باد، برف، باران، زمینلرزه، فشار زمین، تغییرات دما و رفتوآمد و ترافیک) را تحمل کرده و جلوی مرگ و آسیبدیدگی را بگیرند. آنها همچنین سازهها را چنان طراحی میکنند که به حدی محکم هستند که تغییر شکل و لرزشهای نامتداول و بیشتر از محدودیتها را نداشته باشند. آسایش مردم، موضوعی است که در این محدودیتها در نظر گرفته میشود. ماندگاری نیز بحثی است که در طراحی پلها و هواپیماها و یا سازههای دیگری که در طول عمرشان تنشهای زیادی به آنها وارد خواهد شد، مورد بررسی قرار میگیرد. موضوع دیگر نیز، دوام و پایداری مصالح، در مقابل خرابیهایی است که میتوانند موجب مختل شدن کارآییشان در طول عمر سازه باشند.
تحصیلات
تحصیلات مهندس سازه معمولاً از طریق مقطع کارشناسی مهندسی عمران و کارشناسی ارشد مهندسی سازه به دست میآید. هستهٔ اصلی موضوعات مهندسی سازه عبارتند از مقاومت مصالح، مکانیک جامدات، استاتیک، دینامیک، علم مواد، محاسبات عددی و طراحی سازهها. دروس عمومی این رشته نیز عبارتند از طراحی سازههای بتن آرمه، سازههای مرکب، چوبی، بنائی و فولادی که در سطوح بالاتر تحصیلات مهندسی سازه تدریس میشوند. درس تحلیل سازهها که شامل تحلیل مکانیک سازه، دینامیک سازه و شکست سازه میشود برای بالا بردن مهارتهای بنیادین طراحی سازهها برای دانشجویان در نظر گرفته شدهاست. در سطوح بالاتر یا در برنامه فارغ التحصیلی، طراحی بتن پیش تنیده، طراحی قاب فضایی برای ساختمان و هواپیما، مهندسی پل، نوسازی سازههای شهری و هوافضا و تخصصهای پیشرفته دیگر مهندسی سازه معمولاً تدریس میشوند.
اخیراً در ایالات متحده، در انجمن مهندسی سازه دربارهٔ آموختههای فارغالتحصیلان مهندسی سازه صحبتهایی شدهاست. بعضی از این صحبتها دربارهٔ مدرک کارشناسی ارشد و به عنوان حداقل استانداردها برای صدور مجوز به عنوان مهندس عمران هستند. در دانشگاه کالیفرنیا، سن دییگو مدرک جداگانهای برای دوره لیسانس مهندسی سازه ارائه میشود. بسیاری از دانشجویانی که به عنوان مهندس سازه فارغالتحصیل میشوند، در زمینهٔ مهندسی عمران، مکانیک و یا هوافضا نیز با تاکید بر مهندسی سازه کسب تخصص میکنند. برنامههای درسی رشتهٔ مهندسی معماری نیز بر سازه تاکید داشته و معمولاً به همراه مهندسی عمران در یک دانشکدهٔ مشترک، استقرار دارند.
ستونها ممکن است بر حسب نیاز با ترکیب و اتصالات متنوع از انواع پروفیلهای مختلف ساخته شوند. اما رایجترین اتصال برای ساخت ستونها سه نوع است

اتصال دو پروفیل به یکدیگر به طریقه دوبله کردن: ابتدا دو تیرآهن را در کنار یکدیگر و بر روی سطح صاف به هم چسبیده گردند؛ سپس دو سر و وسط ستون را جوش داده و ستون برگردانده شده و مانند قبل جوشکاری صورت میگیرد؛ آن گاه ستون معکوس و در قسمت وسط، جوشکاری میشود. همین کار را در سوی دیگر ستون انجام میدهند و به ترتیب جوشکاری ادامه مییابد تا جوش مورد نیاز ستون تامین گردد. این شیوه جوشکاری برای جلوگیری از پیچش ستون در اثر حرارت زیاد جوشکازی ممتد میباشد. در صورتیکه در سرتاسر ستون به جوش نیازی نباشد، دست کم جوشها باید به این ترتیب اجرا گردد:
الف) حداکثر فاصله بین طولهای جوش در طول ستون به صورت غیر ممتد از ۶۰ سانتیمتر تجاوز نکند.
ب) طول جوش ابتدایی و انتهایی ستون باید برابر بزرگترین عرض مقطع باشد و به طور یکسره انجام گیرد.
ج) طول موثر هر قطعه از جوش منقطع نباید از ۴ برابر بعد جوش یا ۴۰ میلیمتر کمتر باشد.
د) تماس میان بدنه دو پروفیل نباید از یک شکاف ۵/۱ میلیمتری بیشتر، اما از ۶ میلیمتر کمتر باسد؛ ضمنا بررسیهای فنی نشان دهد مه مساحت کافی برای تماس وجود ندارد؛ در آن صورت، این بادخور باید با مصالح پر کننده مناسب شامل تیغههای فولادی با ضخامت ثابت پر شود.
۲- اتصال دو پروفیل با یک ورق سراسری روی بالها: در مقاطع مرکبی که ورق اتصال بر روی دو نیمرخ متصل میشود تا مقاطع مرکب تشکیل بدهد؛ فاصله جوشهای مقطع (غیر ممتد) که ورق را به نیمرخها متصل میکند، نباید از ۳۰ سانتیمتر بیشتر شود. اندازه حداکثر فاصله فوقالذکر در مورد فولاد معمولی به صورت t22 که t در آن ضخامت ورق است در میآید.
۳- اتصال دو پروفیل با بستهای فلزی (تسمه): متداولترین نوع ستون در ایران ستونهای مرکبی است که دو تیرآهن به فاصله معین از یکدیگر قرار میگیرد و قیدهای افقی یا چپ و راست این دو نیمرخ را به هم متصل میکند؛ البته بستهای چپ و راست که شکلهای مثلثی را به وجود میآورند، دارای مقاومت بهتری نسبت به قیدهای موازی میباشند. در مورد اینگونه ستونها، بویژه ستون با قید موازی مسائل زیر را بایستی رعایت کرد:
الف) ابعاد بست (وصله) افقی ستون کمتر از این مقادیر نباشد:
L: طول وصله حداقل به فاصله مرکز تا مرکز دو نیمرخ باشد.
B: عرض وصله از ۴۲ درصد طول آن کمتر نباشد.
T: ضخامت وصله از ۳۵/۱ طول آن کمتر نباشد.
ب) در اطراف کلیه وصلهها و در سطح تماس با بال نیمرخها عمل جوشکاری انجام گیرد (مجموع طول خط جوش در هر طرف صفحه نباید از طول صفحه کمتر شود).
ج) فاصله قیدها و ابعاد آن بر اساس محاسبات فنی تعیین میشود.
د) در قسمت انتهایی ستون، باید حتما از ورق با طول حداقل برابر عرض ستون استفاده کرد تا علاوه بر تقویت پایه، محل مناسبی برای اتصال بادبندها به ستون به وجود آید.
ه) در محل اتصال تیر یا پل به ستون لازم است قبلا ورق تقویتی به ابعاد کافی روی بالهای ستون جوش شده باشد.
روش نصب نبشی بر روی کف ستونها (بیس پلیت) برای استقرار ستون هنگام محاسبه ابعاد کف ستونها باید حداقل فاصله میله مهاری از لبه کف ستون و محل جاگذاری نبشی با ضخامت جوش لازم برای نگه داشتن ستون، همچنین ضخامت پلیت انتهایی ستون و ابعاد ستون را با دقت بررسی کرد؛ سپس با توجه به موارد یاد شده، به نصب نبشی و استقرار ستون به این صورت اقدام نمود. بر روی بیس پلیتها محل کف ستون و محل آکس را کنترل میکنیم؛ سپس نبشیهای اتصال را به صورت عمود برهم بر روی بیس پلیت جوش داده، آنگاه ستون را مستقر و اقدام به نصب دگر نبشیهای لازم کرده و آنها را به بیس پلیت جوش میدهیم. از مزایای عمود برهم بودن دو نبشی روی بیس پلیت علاوه بر سرعت عمل و استقرار بهتر به علت تماس مستقیم ستون به بال نبشی، اتصال جوشکاری به گونهای درست تر و اصولی تر صورت میگیرد. روشن است که قبل از جوشکاری باید ستونها را هم محور و قائم نموده و عمود بودن در دو جهت کنترل گردد. پس از نصب ستونها با توجه به ارتفاع ستون و آزاد بودن سر ستون ممکن است تا زمان نصب پلها، ستونها در اثر شدت باد و وزن خود حرکتهایی داشته باشند که احتمالا تاثیر نا مطلوب و ایجاد ضعف در جوشکاری و اتصالات کف ستونها خواهد داشت. به این سبب، باید پس از نصب، فورا به مهاربندی موقت ستونها به وسیله میلگرد یا نبشی بصورت ضربدری اقدام کرد.
طویل کردن ستونها
سازهای فلزی را اغلب در چندین طبقه احداث میکنند، طول پروفیلها برای ساخت ستون محدود است. با در نظر گرفتن بار وارده و دهانه بین ستونها و نحوه قرار گرفتن ستونهای کناری، مقاطع مختلفی برای ساخت ستونها به دست می اید. ممکن است در هر طبقه، ابعاد مقطع ستون با طبقه دیگر تفاوت داشته باشد؛ بنابراین، باید اتصال مقاطع با ابعاد مختلف برای طویل کردن با دقت زیادی انجام شود. محل مناسب برای وصله ستونها به هنگام طویل کردن آنها حداقل در ازتفاع ۴۵ تا ۶۰ سانتیمتر بالاتر از کف هر طبقه یا ۶/۱ ارتفاع طبقه میباشد. این ارتفاع اندازه حداقلی است که از نظر دسترسی به محل اجرای جوش و نصب اتصالات مورد نیاز برای ادامه ستون یا اتصال بادبند لازم است.
نحوه طویل کردن ستونها
ابتدا سطح تماس دو ستون را به خوبی گونیا میکنند و با سنگ زدن صاف مینمایند تا کاملا در تماس با یکدیگر یا صفحه وصله قرار گیرد. در صورتی که پروفیل دو ستون یکسان نباسد، باید اختلاف دو نمره ستون را با گذاردن صفحات لقمه (همسو کننده) بر ستون فوقانی را پر نمود؛ سپس صفحه وصله را نصب کرد و جوش لازم لازم را انجام داد. اگر ابعاد مقطع دو نیمرخ که به یکدیگر متصل میشوند، تفاوت زیاد داشته باشند، به طوری که قسمت بزرگی از سطح آن دو در تماس با یکدیگر قرار نگیرد، در این صورت باید یک صفحه تقسیم فشار افقی بین دو نیمرخ به کار برد. این صفحه معمولا باید ضخیم انتخاب شود تا بتواند بدون تغییر شکل زیاد، عمل تقسیم فشار را انجام دهد. کلیه ابعاد و ضخامت صفحه و مقدار جوش لازم را باید طبق محاسبه و بر اساس نقشههای اجرایی انجام داد.
ستونها با مقاطع دایرهای
معمولا مقاطع لولهای (دایرهای) از قطر ۲ تا ۱۲ اینچ برای ستونها بیشتر مورد استفاده قرار میگیرند. مقطع لوله در مواقعی که بوسیله اتصال جوش باشد، آسانتر به کار میرود. کاربرد لوله بیشتر در پایههای بعضی منابع هوایی، دکلهای مختلف و خرپاهای سبک است. این مقطعها به طور کلی مقاومترند برای اینکه ممان انرسی انها در تمام جهات یکسان است. با تغییر ضخامت مقاطع لولهای میتوان اینرسیهای مختلف را به دستآورد.
طراحی اعضای خمشی
تنش مجاز برای اعضای خمشی بدون نیروی فشاری مطابق زیر است
الف) برای بالها.
ب) برای اعضای جان ساخته شده از میلگرد و یا مقاطع غیر میلگرد.
د) برای ورقهای نشیمن.
طراحی اعضای فشاری – خمشی
در صورتیکه فاصله بین گرهها مساوی ویا بیشتر از ۶۰ سانتیمتر باشد، اعضای فوقانی تیرچهها باید به نحوی طراحی شوند که رابطه زیر در گرهها برقرار شود و همچنین باید رابطه زیر دربین دو گره برقرارگردد:
برای اعضای میانی تیرچهها
برای اعضای کناری تیرچهها
Fe تنش مجاز اولر و L فاصله بین گرهها میباشد.
محدودیتهای لاغری اعضا
ضریب لاغری(L/r) در اعضای میانی وکناری بالها، همچنین در اعضا ی فشاری وکششی جان تیرچه نباید از مقادیر زیر تجاوز نماید:
در اعضای میانی بال فوقانی ۹۰
در اعضای کناری بال فوقانی ۱۲۰
در اعضای فشاری جان ۲۰۰
دراعضای کششی ۲۴۰
ضوابط ویژه اعضای جان تیرچهها (کنترل برش)
حداقل نیروی برشی قائم که برای اعضاء باید در نظر گرفته شود. نباید از ۲۵ درصد عکس العمل تکیه گاهی کمتر باشد.
در مواردیکه اعضای جان تیرچهها تحت اثر ترکیب تنشهای فشاری وخمشی قرار گیرند. باید بر اساس ضوابط اعضای فشاری – خمشی طراحی گردند. در حالتی که خمش در این اعضا، موجب انحنای دو طرفه آنها گردد، ضریب Cm معادل ۰٫۴ در نظر گرفته میشود.
مقاومت جوش
اتصالات جوش اعضا باید بتواند حداقل دوبرابر بار طراحی تیرچهها را تحمل نماید.
وصله
اتصال دوپروفیل بصورت وصله درهر نقطه ازبال مجاز است. وصله بصورت جوش سربه سر در اعضای کششی باید بتواند حداقل مقاومتی معادل 1.14Fy.A را از خود نشان دهد که درآن A کل سطح مقطع عضو وصله شده میباشد.
۲-طراحی مرحله دوم بعد از گرفتن بتن:
در این مرحله مقطع مرکب شامل تیرچه فولادی وبتن باید تلاشهای ناشی ازتمام بارهای وارده به سقف (قبل و بعد از گرفتن بتن) راتحمل کند .
اسکلت فولادی
اسکلت فولادی یا قاب فولادی اصطلاحی است که در ساختمانسازی به کار میرود. ساختمانهایی با اسکلت فولادی، از ستونهای عمودی و تیرهای I-شکل افقی که به شکل شبکههای مستطیلی به هم وصل شدهاند، تشکیل گردیدهاند. این شبکهٔ مستطیل-شکل، وظیفهٔ نگهداری طبقات، سقفها و دیوارهایی را که به اسکلت ساختمان وصل شدهاند، برعهده دارد. توسعهٔ این فناوری، امکان ساخت آسمانخراشها را فراهم کردهاست.
مفهوم کلی
پروفیل یا نیمرخ یا سطح مقطع یک ستون فولادی نورد شده، مانند حرف H در زبان انگلیسی است. جهت فراهم کردن مقاومت مناسب در برابر تنشهای فشاری، فلنجهای ستونها دارای ضخامت و گستردگی بیشتری نسبت به فلنجهای تیرها است. فولادهایی با مقاطع مربعی و دایرهای توخالی نیز به طور معمول جهت پر شدن توسط خمیر بتن استفاده می شوند. تیرهای فولادی توسط پیچ و مهره و سایر اتصالات به ستونها وصل می شوند. در گذشته نیز از پرچ برای اتصال استفاده می شد. به دلیل بیشتر بودن لنگر خمشی در تیرها، معمولا جان مقطع فولادی تیرهای I-شکل دارای عرض بیشتری نسبت به جان ستونها است.
از عرشههای فولادی، می توان به عنوان قالبهای راهراه در زیر لایهٔ ضخیمی از بتن مسلح، برای پوشش قسمت بالایی قاب فولادی استفاده کرد. استفاده از قطعات بتنی پیشساخته نیز روش متداول دیگری است. معمولا در آخرین طبقهٔ ساختمانهای تجاری، از فضای خالی بین سطح بیرونی و قطعات سازهای کف طبقه به عنوان محلی برای کابلها و یا کانالهای هوا استفاده می شود.
اسکلت ساختمان باید از نفوذ حرارت بالا محافظت شود. زیرا نرم شدن فولاد در دمای زیاد، می تواند موجب فروپاشیدن ساختمان گردد. در ستونها می توان با پوشانده شدن توسط مواد مقاومی در برابر آتش همچون مصالح بنایی، بتن و یا لایهٔ گچی این مشکل را برطرف کرد. تیرها را نیز می توان با بتن، لایهٔ گچی و یا اسپریهای مخصوص عایقکاری در برابر حرارت، پوشش داد. همچنین از پوششهای سقفی مقاوم در برابر آتش نیز می توان بهره برد.
لایهٔ بیرونی ساختمان با استفاده از تکنیکهای ساختوساز و یا سبکهای معماری مختلف به اسکلت ساختمان متصل می شود. از آجرها، سنگها، قطعات بتنی، شیشه، صفحات فلزی و رنگ، برای محافظت از فولاد در برابر تغییرات آبوهوایی استفاده می شوند.
در ایران
سازه فلزی با دیوار برشی فولادی: که وزن آهن آلات مصرفی در آن ۴۵تا۵۵ کیلوگرم برای هر مترمربع است که نسبت به سازههای متداول ۴۰ درصد کمتر است.
در این نوع ساختمان برای ساختن ستونها و تیر از پروفیل فولادی استفاده میشود. همچنین از نبشی تسمه و برای زیر ستون از ورقه فولادی استفاده مینمایند و معمولاً دو قطعه را به وسیله جوش به هم دیگر متصل مینمایند. سقف این نوع ساختمانها ممکن است تیرآهن و طاق ضربی باشد و یا از انواع سقفهای دیگر از قبیل تیرچه بلوک غیره استفاده میگردد.
برای پارتیشنها میتوان مانند ساختمانهای بتونی از انواع آجر و یا قطعات گچی و یا چوبی و سفالهایی تیغهای استفاده نمود. در هر حال جدا کنندهها میباید از مصالح سبک انتخاب شود. در بعضی کشورها بر خلاف کشور ما برای اتصال قطعات از جوش استفاده نکرده بلکه بیشتر از پرچ و یا پیچ و مهره استفاده مینمایند. البته برای ستونها نیز میتوان به جای تیرآهن از نبشی و یا ناودانی استفاده نمود.
بطور کلی منظور از ساختمان فلزی ساختمانی است که ستونها و تیرهای اصلی آن از پروفیلهای مختلف فلزی بوده و بار سقفها و دیوارها و جدا کنندهها (پارتیشنها) بوسیله تیرهای اصلی به ستون منتقل شده و وسیله ستونها به زمین منتقل گردد.
روشهای طراحی سازه های فولادی ساختمانی
ابعاد پروفیل های مورد استفاده در سازه های فلزی را می توان با یکی از روشهای زیر محاسبه کرد. از روشهای زیر دو روش تنش مجاز و روش حدی در مقررات ملی ساختمان مبحث ۱۰ ایران آورده شده است.
روش تنش مجاز
روش طرح پلاستیک
روش حالت حدی
تکیهگاه (سازه)
برای این که یک سازه، تحت تأثیر نیروهای خارجی حرکت نکند، باید توسط قیدهایی به محیط (زمین یا هر جسم دیگر) متصل گردد. به این قیدها، تکیهگاه (به انگلیسی: Support) میگویند.
تکیهگاهها بر حسب قیدی که در مقابل حرکت به وجود میآورند، به انواع زیر دستهبندی میشوند:
تکیهگاه مفصلی ثابت (لولایی)
تکیهگاه مفصلی ثابت یا تکیهگاه لولایی (به انگلیسی: Hinged Support) نوعی از تکیهگاهاست که از تغییر مکان نقطهٔ تکیهگاهی (در فضا و یا در صفحه) جلوگیری به عمل میآورد، ولی هیچ گونه مقاومتی در برابر دوران سازه، حول محورهای تکیهگاه ندارد. بنابر این چنانچه سازهای به این نوع تکیهگاه متکی باشد، در مقابل چرخش آن حول محورهای پایه، هیچ گونه لنگر واکنشی ایجاد نمیشود و به علت محدود شدن سه امتداد حرکت در فضا و دو امتداد حرکت در صفحه، درحالت کلی سه مؤلفهٔ واکنش تکیهگاهی در فضا و در حالت خاص دو مؤلفهٔ واکنش تکیهگاهی در صفحه ایجاد میشود.
تکیهگاه مفصلی متحرک (غلتکی)
تکیهگاه غلتکی (به انگلیسی: Roller Support) یا تکیهگاه مفصلی متحرک (به انگلیسی: Movable Support) کاملاً شبیه تکیهگاه لولایی است، با این تفاوت که نسبت به آن درجهٔ آزادی بیشتری دارد. این درجهٔ آزادی، همان حرکت پایه در امتداد حرکت غلتکهاست. در واقع در این نوع تکیهگاهها تنها یک امتداد حرکت محدود میشود و در نتیجه واکنش تکیهگاهی ایجاد شده، در امتدادی است که از حرکت پایه در آن امتداد جلوگیری شدهاست. این واکنش تکیهگاهی، عمود بر امتداد قابل حرکت تکیهگاهاست که از مرکز مفصل هم میگذرد.
تکیهگاه گیردار
در صفحه، تکیهگاه گیردار (به انگلیسی: Fixed Support) از حرکت نقطهٔ تکیهگاهی در امتداد محورهای x و y و همچنین از دوران جسم حول نقطهٔ تکیهگاهی جلوگیری میکند. بنابر این سه مؤلفهٔ واکنش تکیهگاهی در این نوع تکیهگاه ایجاد میشود.
تکیهگاه ارتجاعی (فنری)
در تکیهگاه ارتجاعی یا تکیهگاه فنری (به انگلیسی: Elastaic Support)، واکنشهای تکیهگاهی مؤثر به جسم، متناسب با سختی (قابلیت تغییر مکان و دوران) محیط تکیهگاهی در محل اتکا هستند. به عبارت دیگر اگر به جای تکیهگاه ساده، فنری با ضریب سختی K قرار داده شده و در محل اتکا تغییر مکانی برابر Δ در امتداد فنر ایجاد گردد، مقدار واکنش تکیهگاهی از رابطهٔ R=KΔ به دست میآید که در آن K ضریب ثابت فنر میباشد. به همین نحو اگر به جای تکیهگاه گیردار، سیستمی از فنرها با ضریب سختی K قرار داشته و چرخش و یا دوران معادل θ در محل اتکا ایجاد گردد، مقدار کوپل مقاوم، از رابطهٔ M=Kθ به دست خواهد آمد.
تکیهگاه رابط (میلهای)
تکیهگاه رابط یا تکیهگاه میلهای (به انگلیسی: Link Support)، نوعی تکیهگاهاست که از یک میله کوتاه که دو انتهای آن مفصل میباشد، تشکیل گردیدهاست. در نتیجه، واکنش تکیهگاه، نیرویی است که در امتداد محور میله باشد.
مهندسی سازه
مهندسی سازه (به انگلیسی: Structural engineering) بخشی از مهندسی عمران و مهندسی هوافضا است. در مهندسی عمران، مهندسی سازه در مورد ساختارهای انتقال بار از اجزاء یک ساختمان یا بنا به محل تکیهگاهی آن مانند پی سازه صحبت میکند.
اگر مهندسی سازه را متشکل از دو بخش تحلیل و طراحی بدانیم، سرسلسلهی روابط تحلیلی تئوری الاستیسیته و مرجع بخش طراحی استانداردها و قضاوتهای مهندسی است. درتئوری الاستیسیته از جبر تانسورها استفاده میشودو با استفاده از قانون هوک، دستگاه معادلات دیفرانسیل جزئی تعادل و سازگاری تشکیل میشوند. مشهورترین روش حل عددی این دستگاه معادلات، روشی است به نام اجزا محدود.
مهندسی سازه گرایشی از مهندسی است که با طراحی سیستمهای سازهای به هدف باربری و مقاومت در برابر نیروهای گوناگون وارد بر سازه سروکار دارد.
مهندسی سازه عمدتاً با طراحی ساختمانها و سازههای غیر ساختمانی سر و کار دارد و همچنین نقش ضروری در طراحی ماشین آلات در جاهایی که یکپارچگی سازهای بر روی ایمنی و اطمینان پذیری ماشین تأثیر دارد بازی میکند. ساختههای دست بشر، از مبلمان تا تجهیزات پزشکی، از خودرو و ... نیاز به حضور مهندس سازه دارد.
یک مهندس سازه باید در هنگام طرح یک سازه به دو مسئله توجه کند: مسئلهٔ اول بررسی مقاومت سازه در برابر بارها ی وارد بر سازه که شامل بارهای زنده، بار باد، برف، انسان، اشیا و بار مرده و بار زمین لرزه و... است که با طراحی سیستم باربر ومحاسبه و کنترل مقاومت کافی اعضای سازه در برابر این بارها است. مسئلهٔ دوم بررسی کارایی سازه است یعنی سازه باید فاقد مواردی مانند لرزش و تغییر شکلهای خارج از اندازهٔ مجاز آیین نامه باشد. زیرا این موارد در کاربری سازه مشکل زا هستند و باعث مشکلی مانند ترس در کاربران سازه و یا مواردی مانند ترک خوردن دیوارها و نازک کاریها میشوند.
تاریخچه مهندسی سازه
تاریخچه مهندسی سازه با آغاز یک جا نشینی بشر آغاز شد. اولین تاریخچه مدون مهندسی سازه با ساخت اهرام پلهای در مصر توسط آمون هوتپ، که اولین مهندسی که با نام شناخته میشود باز میگردد. در این دوره سازههای عظیمی چون اهرام در مصر، زیگورات چغازنبیل و پارسه (تخت جمشید) در ایران نام برد.
سازههای مهندسی سازه
پل، سد، پی، سازههای دریایی، خطوط لوله، نیروگاه، دیوارهای حائل و سازههای نگهبان، راه، تونل، آبرو
مهندسی سازه در ایران
در ایران گرایش سازه به عنوان زیر مجموعهٔ مهندسی عمران -عمران شناخته میشود.
مهندسی عمران
داوطلبان برای ورود به دورهٔ کارشناسی ارشد مورد سنجش قرار میگیرند. امکان ادامهٔ تحصیل در سطح کارشناسی ارشد و دکترا برای تمام کسانی که موفق به دریافت مدرک کارشناسی ولو از هر رشته ای هستند در دانشگاههای سراسری و آزاد وجود دارد:قوانین آموزش عالی کشور ایران
حداقل مدت زمان لازم برای اتمام این دوره 4ترم و حداکثر مجاز برای اتمام این دوره مطابق آئین نامه دوره کارشناسی ارشد3 سال میباشد.
در حال حاضر در مقطع کارشناسی ارشد مهندسی سازه در دانشگاههای ایران دروس زیر به تایید وزارت آموزش عالی رسیده است • استاتیک و مقاومت مصالح
تحلیل سازهها
طراحی سازههای فولادی
طراحی سازههای بتنی
مبانی مکانیک خاک
بارگذاری
تحلیل ماتریسی سازهها
ریاضیات عالی مهندسی
دینامیک سازهها
تئوری الاستیسیته و پلاستیسیته
روش اجزاء محدود
سمینار
پایان نامه تز
پایداری سازهها
سازههای فلزی پیشرفته
سازههای بتن آرمه پیشرفته:
چارت دروس کارشناسی ارشد ناپیوسته- سازه
دروس جبرانی (22 واحد)
استاتیک و مقاومت مصالح
تحلیل سازهها
طراحی سازههای فولادی
طراحی سازههای بتنی
مبانی مکانیک خاک
بارگذاری
تحلیل ماتریسی سازهها
دروس اصلی و تخصصی الزامی (15واحد)
ریاضیات عالی مهندسی
دینامیک سازهها
تئوری الاستیسیته و پلاستیسیته
روش اجزاء محدود
سمینار
پایان نامه تز
یکی از دروس زیر: (توضیح در شماره 3)
پایداری سازهها
سازههای فلزی پیشرفته
سازههای بتن آرمه پیشرفته
دروس تخصصی اختیاری (9واحد)
پایداری سازهها، سازههای فلزی پیشرفته، سازههای بتن آرمه پیشرفته، مهندسی زلزله، اصول طراحی سازههای دریایی، طراحی غیر ارتجاعی سازهها، بتن پیش تنیده، اثر زلزله بر سازههای ویژه، طراحی ساختمانها در برابر زلزله، بهینه سازی در مهندسی عمران، تئوری صفحات و پوستهها، سدهای بتنی، نگهداری و ترمیم سازهها، آزمایشگاه سازه، مهندسی پل، تئوری پلاستیسیته، سازههای فضایی، تکنولوژی عالی بتن، ایمنی در سازهها، مهندسی پی پیشرفته، طراحی هیدرولیکی سازهها، اندرکنش خاک و سازه، دینامیک خاک، اندکنش سازه و آب، بهسازی سازههای آسیب دیده در زلزله .
مهندس سازه
مهندس سازه(به انگلیسی: Structural engineer)، وظیفه تحلیل، طراحی، برنامهریزی و پژوهش دربارهٔ اجزاء و سیستمهای سازهای را برعهده دارد تا به اهدافی همچون تضمین امنیت و آسایش کاربران وساکنان دست یابد. وظایف مهندس سازه، در حوزهٔ ایمنی، فنی، اقتصادی و محیط زیست بوده و ممکن است شامل عوامل زیباییشناسی و اجتماعی نیز باشد.
امور مربوط به مهندسی سازه معمولاً در حوزهٔ مهندسی عمران نیز مطرح است. هماکنون در ایالات متحده، مهندسان سازه، دارای مجوز مهندسی عمران هستند، البته این شرایط، در ایالتهای مختلف متفاوت است. در بریتانیا، بیشتر مهندسان سازه در صنعت ساختمان اکثراً عضو مؤسسهٔ مهندسان سازه هستند تا مؤسسهٔ مهندسان عمران.
معمولاً سازههایی از قبیل ساختمانها، برجها، استادیومها و پلها توسط مهندسان سازه طراحی میشوند. سازههای دیگری نیز همچون سکوهای نفتی، ماهوارههای فضایی، هواپیماها و کشتیها ممکن است توسط مهندس سازه طراحی شود. بیشتر مهندسان سازه، در زمینههای صنعت ساخت و ساز، مشغول هستند. اگرچه برخی از آنها در صنایع هوافضا، خودروسازی و کشتیسازی نیز کار میکنند. در صنعت ساخت و ساز نیز با همکاری معماران، مهندسان عمران، مکانیک، برق، نقشهبردارها و مدیران ساخت و ساز کار میکنند.
مهندسان سازه تضمین میکنند که ساختمانها یا پلها به حدی محکم و پایدار ساخته شدهاند که میتوانند بارهای سازهای متداول (همچون گرانش زمین، باد، برف، باران، زمینلرزه، فشار زمین، تغییرات دما و رفتوآمد و ترافیک) را تحمل کرده و جلوی مرگ و آسیبدیدگی را بگیرند. آنها همچنین سازهها را چنان طراحی میکنند که به حدی محکم هستند که تغییر شکل و لرزشهای نامتداول و بیشتر از محدودیتها را نداشته باشند. آسایش مردم، موضوعی است که در این محدودیتها در نظر گرفته میشود. ماندگاری نیز بحثی است که در طراحی پلها و هواپیماها و یا سازههای دیگری که در طول عمرشان تنشهای زیادی به آنها وارد خواهد شد، مورد بررسی قرار میگیرد. موضوع دیگر نیز، دوام و پایداری مصالح، در مقابل خرابیهایی است که میتوانند موجب مختل شدن کارآییشان در طول عمر سازه باشند.
تحصیلات
تحصیلات مهندس سازه معمولاً از طریق مقطع کارشناسی مهندسی عمران و کارشناسی ارشد مهندسی سازه به دست میآید. هستهٔ اصلی موضوعات مهندسی سازه عبارتند از مقاومت مصالح، مکانیک جامدات، استاتیک، دینامیک، علم مواد، محاسبات عددی و طراحی سازهها. دروس عمومی این رشته نیز عبارتند از طراحی سازههای بتن آرمه، سازههای مرکب، چوبی، بنائی و فولادی که در سطوح بالاتر تحصیلات مهندسی سازه تدریس میشوند. درس تحلیل سازهها که شامل تحلیل مکانیک سازه، دینامیک سازه و شکست سازه میشود برای بالا بردن مهارتهای بنیادین طراحی سازهها برای دانشجویان در نظر گرفته شدهاست. در سطوح بالاتر یا در برنامه فارغ التحصیلی، طراحی بتن پیش تنیده، طراحی قاب فضایی برای ساختمان و هواپیما، مهندسی پل، نوسازی سازههای شهری و هوافضا و تخصصهای پیشرفته دیگر مهندسی سازه معمولاً تدریس میشوند.
اخیراً در ایالات متحده، در انجمن مهندسی سازه دربارهٔ آموختههای فارغالتحصیلان مهندسی سازه صحبتهایی شدهاست. بعضی از این صحبتها دربارهٔ مدرک کارشناسی ارشد و به عنوان حداقل استانداردها برای صدور مجوز به عنوان مهندس عمران هستند. در دانشگاه کالیفرنیا، سن دییگو مدرک جداگانهای برای دوره لیسانس مهندسی سازه ارائه میشود. بسیاری از دانشجویانی که به عنوان مهندس سازه فارغالتحصیل میشوند، در زمینهٔ مهندسی عمران، مکانیک و یا هوافضا نیز با تاکید بر مهندسی سازه کسب تخصص میکنند. برنامههای درسی رشتهٔ مهندسی معماری نیز بر سازه تاکید داشته و معمولاً به همراه مهندسی عمران در یک دانشکدهٔ مشترک، استقرار دارند.
جاوااسکریپت (به انگلیسی: JavaScript) زبان برنامه نویسی اسکریپت مبتی بر اشیاء
است که توسط NetScape تولید شدهاست. این زبان، یک زبان شیگرااست که بر اساس
استاندارد ECMA-262 Edition 3 نوشته شدهاست.
علیرغم اشتباه عمومی، زبان جاوا اسکریت با زبان جاوا ارتباطی ندارد، اگر چه ساختار این زبان به سی پلاس پلاس(++C) و جاوا شباهت دارد؛ که این امر برای یادگیری آسان در نظر گرفته شدهاست. از همینرو دستورهای متداول مانند if, for, try..catch ,"while" و... در این زبان هم یافت میگردند.
این زبان میتواند هم به صورت ساخت یافته و هم به صورت شی گرا مورد استفاده قرار گیرد. در این زبان اشیاء با اضافه شدن متدها و خصوصیات پویا به اشیاء خالی ساخته میشوند، بر خلاف جاوا. بعد از ساخته شدن یک شی به روش فوق، این شی میتواند به عنوان نمونهای برای ساخته شدن اشیاء مشابه مورد استفاده قرار گیرد.
به علت این قابلیت زبان جاوااسکریپت برای ساختن نمونه از سیستم مناسب میباشد.
کاربرد گسترده این زبان در سایتها و صفحات اینترنی میباشد و به کمک این زبان میتوان به اشیاء داخل صفحات HTML دسترسی پیدا کرد و آنها را تغییر داد. به همین علت برای پویا نمایی در سمت کاربر، از این زبان استفاده میشود.

جاوا اسکریپت را در ابتدا شخصی به نام برندان ایچ در شرکت Netscape با نام Mocha طراحی نمود. این نام بعدا به LiveScript و نهایتا به جاوا اسکریپت تغییر یافت.این تغییر نام تقریبا با افزوده شدن پشتیبانی از جاوا در مرورگر وب Netscape Navigator همزمانی دارد. اولین نسخهٔ جاوا اسکریپت در نسخه 2.0B3 این مرورگر در دسامبر ۱۹۹۵ معرفی و عرضه شد. این نام گذاری منجر به سردرگمیهای زیادی شده و این ابهام را ایجاد میکند که جاوا اسکریپت با جاوا مرتبط است در حالی که این طور نیست. عدهٔ زیادی این کار را یک ترفند تجاری برای به دست آوردن بخشی از بازار جاوا که در آن موقع زبان جدید مطرح برای برنامه نویسی تحت وب بود میدانند.
به دلیل موفقیت عمدهٔ جاوا اسکریپت در نقش زبان نویسهای سمت کارخواه (client side scripting language) برای صفحات وب، مایکروسافت یک نسخه سازگار از این زبان را ایجاد کرد و به علت مشکلات حقوقی آن را Jscript نامید. این زبان در نسخه ۳٫۰ از مرورگر اینترنت اکسپلورر و در آگوست ۱۹۹۶ داده شد. تفاوتهای این دو زبان به حدی جزیی است که اغلب Jscript و جاوا اسکریپت به جای هم به کار میروند. هرچند که مایکروسافت در اینجا چند ده دلیل برای تفاوت Jscript با استاندارد ECMA مطرح میکند.
Netscape جاوا اسکریپت را به سازمان Ecma International برای استاندارد سازی ارسال کردهاست و نتیجه نسخهٔ استاندارد شدهای به نام ECMA Script است.
جاوا اسکریپت به یکی از زبانهای برنامه نویسی پر طرفدار در وب تبدیل شدهاست. هر چند ابتدا بسیاری از برنامه نویسان حرفهای زبان را کم ارزش تلقی میکردند چون مخاطبین آن نویسندگان صفحات وب و آماتورهای این چنینی بودند. ظهور ایجکس بار دیگر جاوا اسکریپت را در معرض توجه قرار داد و برنامه نویسان حرفهای بیشتری را به خود جذب نمود. نتیجه ازدیاد فریمورک و کتابخانههای جامعی در این زمینه، بهبود شیوههای رایج برنامه نویسی در جاوا اسکریپت و افزایش کاربرد جاوا اسکریپت خارج از وب است.
زبان امری و ساخت یافته
جاوا اسکریپت از تمامی نحو ساختاری زبان C پشتیبانی میکند. مانند گزاره (if و switch و حلقههای while و...) یک مورد استثنا تعیین حوزهٔ متغیرهاست: تعریف حوزه در حد block در جاوا اسکریپت وجود ندارد. هر چند جاوا اسکریپت ۱٫۷ با کلمهٔ کلیدی let این نوع حوزه دهی را امکان پذیر میسازد. مانند c در جاوا اسکریپت بین عبارت و گزاره تفاوت وجود دارد.
پویایی
؛ تایپ دهی پویا: مانند اکثر زبانهای نویسهای تایپ به مقدارها منسوب میگردد و نه به متغیرها. برای مثال متغیر x ممکن است به یک عدد وابسته سازی شود، و بعداً به یک رشته. جاوا اسکریپت برای تعیین تایپ شی راههای مختلفی از جمله تایپ دهی اردکی (duck typing) را دارد.
؛ تایپ دهی ضعیف: زبان جاوا اسکریپت از نظر تایپ دهی ضعیف به شمار میآید و در آن نتیجهٔ عملیاتی مانند ۵ + “۳۷”، عبارت “۵۳۷” خواهد بود. (عدد را با رشته جمع کردهاست)
؛ اشیا به دید آرایههای انتسابی: جاوا اسکیرپت تقریبا تماما بر اساس اشیا است. اشیا، آرایههای انتسابی به همراه یک «ساختار شماتیک» هستند. نام ویژگی اشیا، کلیدهای آرایه انتسابی هستند و درواقع obj.x = ۱۰ با obj[“x”] = ۱۰ هم ارز هستند و شیوه نگارش با نقطه صرفا یک سهولت نحوی است. ویژگیها و مقدارهایشان در زمان اجرا قابلیت تغییر اضافه و حذف دارند. همچنین میتوان روی ویژگیهای یک شی با ساختار for … in پیمایش کرد.
؛ ارزیابی در زمان اجرا: جاوااسکریپا یک تابع eval دارد که قادر است گزارههای تولید شده در یک رشته در زمان اجرا را، اجرا کند.
تابعی بودن: توابع موجوداتی «درجه اول» محسوب میشوند، یعنی خود یک شی هستند. بنابراین میتوانند ویژگی داشته باشند، در آرگومانهای تابعها داده شوند و مانند هر شی دیگری با آنها رفتار شود
؛ توابع داخلی و بستارها: توابع داخلی (توابع تعریف شده داخل یک تابع دیگر) هر بار که تابع بیرونی فرا خوانده شود، ایجاد میشوند و متغیرهای توابع بیرونی تا زمانی که تابع داخلی وجود داشته باشد، وجود خواهند داشت، حتی پس از اتمام آن فراخوانی از تابع بیرونی. (مثال: اگر تابع داخلی به عنوان مقدار برگشتی تابع باشد، هنوز به متغیرهای تابع بیرونی دسترسی دارد) – این مکانیزم بستار گرفتن در جاوا اسکریپت است.
ساختار شماتیک» محوری
ساختار شماتیک: جاوا اسکریپت به جای ردهها برای تعریف ویژگیهای اشیا، که شامل متدها و وراثت است از «ساختار شماتیک» استفاده میکند (پیشنمونه). امکان شبیه سازی بسیاری از امکانات رده-محور با ساختارهای شماتیک جاوا اسکریپت امکان پذیر است.
توابع در نقش سازندهٔ اشیا
برای توابع علاوه بر نقش عادی، به عنوان سازنده ی اشیا هم عمل میکنند. آوردن یک new قبل فراخوانی تابع، آن را با کلمهٔ کلیدی this وابسته سازی شده به شی جدید اجرا میکند. ویژگی prototype از تابع مورد نظر، ساختار شماتیک شی جدید را مشخص میکند.
؛ توابع در نقش متد: بر خلاف بیشتر زبانهای شی گرا تفاوتی میان تعریف تابع و متد وجود ندارد. بلکه تفاوت در زمان فراخوانی تابع است، زمانی که یک تابع به عنوان متد یک شی فراخوانده میشود کلمهٔ کلیدی this محلی آن تابع به شی مورد نظر وابسته سازی میشود.
جاوا اسکریپت برای تامین اشیا و متدها که با آنها تعامل کند به یک محیط اجرایی (مانند مرورگر وب) نیاز دارد تا بتواند به این ترتیب با دنیای خارج ارتباط برقرار کند. همچنین برای دسترسی به سایر نویسهها (include) هم به این محیط نیازمند است (مانند تگ <script>در HTML). (البته این یک ویژگی زبانی نیست اما در عمل اغلب این طور پیاده سازی شدهاست)
؛ تعداد متغیر پارامتر (variadic): تعداد نامعینی پارامتر را میتوان به یک تابع ارسال نمود. تابع میتواند هم از طریق پارامترهای رسمی و هم از طریق شی محلی arguments به آنها دسترسی داشته باشد.
Literalهای آرایه و شی
مانند بسیاری از زبانهای نویسهای آرایهها و اشیا (که در زبانهای دیگر همان آرایههای انتسابی هستند) را میتوان با یک نحو موجز ایجاد و توصیف نمود. در واقع این شیوهٔ نگارش پایهٔ قالب دادهای جیسون هم هست.
عبارات منظم
جاوا اسکریپت به شیوهای مشابه زبان پرل از عبارات منظم پشتیبانی میکند که نحوی قدرتمند و موجز را به شکلی فراتر از توابع پیش ساخته برای کار با رشتهها، فراهم میکند.
انواع زیر جزو انواع دادههای قابل دسترس در زبان جاوا اسکریپت است. در استاندارد ECMA انواع دیگری هم تعریف شده که صرفا داخلی است و برای پیاده سازی است.
تعریف نشده: این تایپ فقط یک مقدار با نام undefined دارد و متعلق به تمام متغییرهای مقدار دهی نشدهاست
نوع تهی: نوع تهی هم فقط یک مقدار دارد با نام null
نوع دودویی: نمایندهٔ یک مقدار منطقی است و دو مقدار true و false را میپذیرد.
نوع رشته: در بر گیرندهٔ تمام رشتههای متناهی از ۰ یا بیشتر عنصر ۱۶ بیتی بدون علامت است. این عناصر با اندیسهای نامنفی قابل دسترسی هستند. طول رشته تعداد عناصر داخل آن و طول رشتهٔ تهی برابر ۰ است.
زمانی که رشته حاوی متن واقعی باشد هر عنصر به عنوان یک واحد UTF-16 در نظر گرفته میشود (مستقل از این که شیوهٔ واقعی نگه داری رشته چه باشد). تمام عملیات بر روی رشتهها آنها را به عنوان اعداد صحیح بدون علامت در نظر میگیرند و تضمین کنندهٔ تولید رشته به حالت normalize شده نیست و تضمینهای خاص زمانی هم ندارد. علت این تصمیم گیری سادگی در پیاده سازی ذکر شدهاست.
نوع عدد: نوع عدد در جاوا اسکریپت مطابق با استادارد IEEE برای اعداد شناور دودویی است (با اندکی تفاوت).
نوع شی: شی در جاوا اسکریپت یک مجموعه بدون ترتیب از ویژگیها است. هر ویژگی میتواند داخلی، فقط-خواندنی، غیر قابل حذف، و غیر قابل پیمایش باشد (یا ترکیبی از اینها یا هیچ کدام)
تبدیلات خودکار
این زبان دارای تبدیلات خود کار بین این انواع دادهای است.
زمانی که بخواهد یک if را ارزیابی کند یا از عملگرهای منطقی ! و && و || استفاده شود، تبدیل به نوع دودویی را انجام میدهد. مقادیر ۰ و ۰- و NaN به false و سایر مقادیر عددی به true نگاشت میگردد. همچنین رشتهٔ تهی false و سایر رشتهها true در نظر گرفته میشود. انواع شی و تابع true و undefined و null هم false در نظر گرفته میشود.
زمانی که یکی از عملوندهای عملگر + رشته باشد، تبدیل به رشته صورت میگیرد، مانند ۵ + “۳۷” که میشود “۵۳۷”
عملگرهای دیگری عددی (جز جمع) منجر به تبدیل به عدد میگردد مانند ۳ – “۵۷” که مقدار عددی ۳۴- را به دست میدهد.
علیرغم اشتباه عمومی، زبان جاوا اسکریت با زبان جاوا ارتباطی ندارد، اگر چه ساختار این زبان به سی پلاس پلاس(++C) و جاوا شباهت دارد؛ که این امر برای یادگیری آسان در نظر گرفته شدهاست. از همینرو دستورهای متداول مانند if, for, try..catch ,"while" و... در این زبان هم یافت میگردند.
این زبان میتواند هم به صورت ساخت یافته و هم به صورت شی گرا مورد استفاده قرار گیرد. در این زبان اشیاء با اضافه شدن متدها و خصوصیات پویا به اشیاء خالی ساخته میشوند، بر خلاف جاوا. بعد از ساخته شدن یک شی به روش فوق، این شی میتواند به عنوان نمونهای برای ساخته شدن اشیاء مشابه مورد استفاده قرار گیرد.
به علت این قابلیت زبان جاوااسکریپت برای ساختن نمونه از سیستم مناسب میباشد.
کاربرد گسترده این زبان در سایتها و صفحات اینترنی میباشد و به کمک این زبان میتوان به اشیاء داخل صفحات HTML دسترسی پیدا کرد و آنها را تغییر داد. به همین علت برای پویا نمایی در سمت کاربر، از این زبان استفاده میشود.

جاوا اسکریپت را در ابتدا شخصی به نام برندان ایچ در شرکت Netscape با نام Mocha طراحی نمود. این نام بعدا به LiveScript و نهایتا به جاوا اسکریپت تغییر یافت.این تغییر نام تقریبا با افزوده شدن پشتیبانی از جاوا در مرورگر وب Netscape Navigator همزمانی دارد. اولین نسخهٔ جاوا اسکریپت در نسخه 2.0B3 این مرورگر در دسامبر ۱۹۹۵ معرفی و عرضه شد. این نام گذاری منجر به سردرگمیهای زیادی شده و این ابهام را ایجاد میکند که جاوا اسکریپت با جاوا مرتبط است در حالی که این طور نیست. عدهٔ زیادی این کار را یک ترفند تجاری برای به دست آوردن بخشی از بازار جاوا که در آن موقع زبان جدید مطرح برای برنامه نویسی تحت وب بود میدانند.
به دلیل موفقیت عمدهٔ جاوا اسکریپت در نقش زبان نویسهای سمت کارخواه (client side scripting language) برای صفحات وب، مایکروسافت یک نسخه سازگار از این زبان را ایجاد کرد و به علت مشکلات حقوقی آن را Jscript نامید. این زبان در نسخه ۳٫۰ از مرورگر اینترنت اکسپلورر و در آگوست ۱۹۹۶ داده شد. تفاوتهای این دو زبان به حدی جزیی است که اغلب Jscript و جاوا اسکریپت به جای هم به کار میروند. هرچند که مایکروسافت در اینجا چند ده دلیل برای تفاوت Jscript با استاندارد ECMA مطرح میکند.
Netscape جاوا اسکریپت را به سازمان Ecma International برای استاندارد سازی ارسال کردهاست و نتیجه نسخهٔ استاندارد شدهای به نام ECMA Script است.
جاوا اسکریپت به یکی از زبانهای برنامه نویسی پر طرفدار در وب تبدیل شدهاست. هر چند ابتدا بسیاری از برنامه نویسان حرفهای زبان را کم ارزش تلقی میکردند چون مخاطبین آن نویسندگان صفحات وب و آماتورهای این چنینی بودند. ظهور ایجکس بار دیگر جاوا اسکریپت را در معرض توجه قرار داد و برنامه نویسان حرفهای بیشتری را به خود جذب نمود. نتیجه ازدیاد فریمورک و کتابخانههای جامعی در این زمینه، بهبود شیوههای رایج برنامه نویسی در جاوا اسکریپت و افزایش کاربرد جاوا اسکریپت خارج از وب است.
زبان امری و ساخت یافته
جاوا اسکریپت از تمامی نحو ساختاری زبان C پشتیبانی میکند. مانند گزاره (if و switch و حلقههای while و...) یک مورد استثنا تعیین حوزهٔ متغیرهاست: تعریف حوزه در حد block در جاوا اسکریپت وجود ندارد. هر چند جاوا اسکریپت ۱٫۷ با کلمهٔ کلیدی let این نوع حوزه دهی را امکان پذیر میسازد. مانند c در جاوا اسکریپت بین عبارت و گزاره تفاوت وجود دارد.
پویایی
؛ تایپ دهی پویا: مانند اکثر زبانهای نویسهای تایپ به مقدارها منسوب میگردد و نه به متغیرها. برای مثال متغیر x ممکن است به یک عدد وابسته سازی شود، و بعداً به یک رشته. جاوا اسکریپت برای تعیین تایپ شی راههای مختلفی از جمله تایپ دهی اردکی (duck typing) را دارد.
؛ تایپ دهی ضعیف: زبان جاوا اسکریپت از نظر تایپ دهی ضعیف به شمار میآید و در آن نتیجهٔ عملیاتی مانند ۵ + “۳۷”، عبارت “۵۳۷” خواهد بود. (عدد را با رشته جمع کردهاست)
؛ اشیا به دید آرایههای انتسابی: جاوا اسکیرپت تقریبا تماما بر اساس اشیا است. اشیا، آرایههای انتسابی به همراه یک «ساختار شماتیک» هستند. نام ویژگی اشیا، کلیدهای آرایه انتسابی هستند و درواقع obj.x = ۱۰ با obj[“x”] = ۱۰ هم ارز هستند و شیوه نگارش با نقطه صرفا یک سهولت نحوی است. ویژگیها و مقدارهایشان در زمان اجرا قابلیت تغییر اضافه و حذف دارند. همچنین میتوان روی ویژگیهای یک شی با ساختار for … in پیمایش کرد.
؛ ارزیابی در زمان اجرا: جاوااسکریپا یک تابع eval دارد که قادر است گزارههای تولید شده در یک رشته در زمان اجرا را، اجرا کند.
تابعی بودن: توابع موجوداتی «درجه اول» محسوب میشوند، یعنی خود یک شی هستند. بنابراین میتوانند ویژگی داشته باشند، در آرگومانهای تابعها داده شوند و مانند هر شی دیگری با آنها رفتار شود
؛ توابع داخلی و بستارها: توابع داخلی (توابع تعریف شده داخل یک تابع دیگر) هر بار که تابع بیرونی فرا خوانده شود، ایجاد میشوند و متغیرهای توابع بیرونی تا زمانی که تابع داخلی وجود داشته باشد، وجود خواهند داشت، حتی پس از اتمام آن فراخوانی از تابع بیرونی. (مثال: اگر تابع داخلی به عنوان مقدار برگشتی تابع باشد، هنوز به متغیرهای تابع بیرونی دسترسی دارد) – این مکانیزم بستار گرفتن در جاوا اسکریپت است.
ساختار شماتیک» محوری
ساختار شماتیک: جاوا اسکریپت به جای ردهها برای تعریف ویژگیهای اشیا، که شامل متدها و وراثت است از «ساختار شماتیک» استفاده میکند (پیشنمونه). امکان شبیه سازی بسیاری از امکانات رده-محور با ساختارهای شماتیک جاوا اسکریپت امکان پذیر است.
توابع در نقش سازندهٔ اشیا
برای توابع علاوه بر نقش عادی، به عنوان سازنده ی اشیا هم عمل میکنند. آوردن یک new قبل فراخوانی تابع، آن را با کلمهٔ کلیدی this وابسته سازی شده به شی جدید اجرا میکند. ویژگی prototype از تابع مورد نظر، ساختار شماتیک شی جدید را مشخص میکند.
؛ توابع در نقش متد: بر خلاف بیشتر زبانهای شی گرا تفاوتی میان تعریف تابع و متد وجود ندارد. بلکه تفاوت در زمان فراخوانی تابع است، زمانی که یک تابع به عنوان متد یک شی فراخوانده میشود کلمهٔ کلیدی this محلی آن تابع به شی مورد نظر وابسته سازی میشود.
جاوا اسکریپت برای تامین اشیا و متدها که با آنها تعامل کند به یک محیط اجرایی (مانند مرورگر وب) نیاز دارد تا بتواند به این ترتیب با دنیای خارج ارتباط برقرار کند. همچنین برای دسترسی به سایر نویسهها (include) هم به این محیط نیازمند است (مانند تگ <script>در HTML). (البته این یک ویژگی زبانی نیست اما در عمل اغلب این طور پیاده سازی شدهاست)
؛ تعداد متغیر پارامتر (variadic): تعداد نامعینی پارامتر را میتوان به یک تابع ارسال نمود. تابع میتواند هم از طریق پارامترهای رسمی و هم از طریق شی محلی arguments به آنها دسترسی داشته باشد.
Literalهای آرایه و شی
مانند بسیاری از زبانهای نویسهای آرایهها و اشیا (که در زبانهای دیگر همان آرایههای انتسابی هستند) را میتوان با یک نحو موجز ایجاد و توصیف نمود. در واقع این شیوهٔ نگارش پایهٔ قالب دادهای جیسون هم هست.
عبارات منظم
جاوا اسکریپت به شیوهای مشابه زبان پرل از عبارات منظم پشتیبانی میکند که نحوی قدرتمند و موجز را به شکلی فراتر از توابع پیش ساخته برای کار با رشتهها، فراهم میکند.
انواع زیر جزو انواع دادههای قابل دسترس در زبان جاوا اسکریپت است. در استاندارد ECMA انواع دیگری هم تعریف شده که صرفا داخلی است و برای پیاده سازی است.
تعریف نشده: این تایپ فقط یک مقدار با نام undefined دارد و متعلق به تمام متغییرهای مقدار دهی نشدهاست
نوع تهی: نوع تهی هم فقط یک مقدار دارد با نام null
نوع دودویی: نمایندهٔ یک مقدار منطقی است و دو مقدار true و false را میپذیرد.
نوع رشته: در بر گیرندهٔ تمام رشتههای متناهی از ۰ یا بیشتر عنصر ۱۶ بیتی بدون علامت است. این عناصر با اندیسهای نامنفی قابل دسترسی هستند. طول رشته تعداد عناصر داخل آن و طول رشتهٔ تهی برابر ۰ است.
زمانی که رشته حاوی متن واقعی باشد هر عنصر به عنوان یک واحد UTF-16 در نظر گرفته میشود (مستقل از این که شیوهٔ واقعی نگه داری رشته چه باشد). تمام عملیات بر روی رشتهها آنها را به عنوان اعداد صحیح بدون علامت در نظر میگیرند و تضمین کنندهٔ تولید رشته به حالت normalize شده نیست و تضمینهای خاص زمانی هم ندارد. علت این تصمیم گیری سادگی در پیاده سازی ذکر شدهاست.
نوع عدد: نوع عدد در جاوا اسکریپت مطابق با استادارد IEEE برای اعداد شناور دودویی است (با اندکی تفاوت).
نوع شی: شی در جاوا اسکریپت یک مجموعه بدون ترتیب از ویژگیها است. هر ویژگی میتواند داخلی، فقط-خواندنی، غیر قابل حذف، و غیر قابل پیمایش باشد (یا ترکیبی از اینها یا هیچ کدام)
تبدیلات خودکار
این زبان دارای تبدیلات خود کار بین این انواع دادهای است.
زمانی که بخواهد یک if را ارزیابی کند یا از عملگرهای منطقی ! و && و || استفاده شود، تبدیل به نوع دودویی را انجام میدهد. مقادیر ۰ و ۰- و NaN به false و سایر مقادیر عددی به true نگاشت میگردد. همچنین رشتهٔ تهی false و سایر رشتهها true در نظر گرفته میشود. انواع شی و تابع true و undefined و null هم false در نظر گرفته میشود.
زمانی که یکی از عملوندهای عملگر + رشته باشد، تبدیل به رشته صورت میگیرد، مانند ۵ + “۳۷” که میشود “۵۳۷”
عملگرهای دیگری عددی (جز جمع) منجر به تبدیل به عدد میگردد مانند ۳ – “۵۷” که مقدار عددی ۳۴- را به دست میدهد.